مناظره زيباكلام و خوشچهره درباره والاستريت
وي گفت: بر اساس آنچه مراكز تحقيقاتي و آكادميك و يا مراكز بينالمللي عنوان كردهاند ۸۰ درصد ثروت و درآمد در سطح جهان متوجه ۲۰ درصد جمعيت دنياست كه اين ۲۰ درصد هم در كشورهاي صنعتي و پيشرفته حضور دارند. اين نابرابري در آمريكا با ضريب بالايي ديده ميشود.
اين استاد دانشگاه افزود: شكاف و اختلاف طبقاتي و اختلاف درآمد در ميان مردم آمريكا به شكلي افسانهاي افزايش يافته است و امروز اين واقعيت كه يك اقتصاد نابرابر در جهان وجود دارد مورد اعتراض جهانيان و نخبگان دنياست.
به گزارش ايسنا، در ادامهي اين مناظره، صادق زيباكلام، استاد دانشگاه تهران با طرح اين سوال كه چرا با نظام سرمايهداري مخالفت ميشود و مخالفان اين نظام چه ميگويند؟ اظهار كرد: به لحاظ تاريخي و سياسي، نظام سرمايهداري ۲۵۰ سال است كه به وجود آمده است. اين نظام در نيمه دوم قرن ۱۸ و با انقلاب صنعتي شكل گرفت. بسياري پيشبيني ميكردند كه سرمايهداري سقوط خواهد كرد. از جمله مهمترين معترضان و مخالفان اين نظام، كارل ماركس بود. ماركس معتقد بود سرمايهداري به گونهاي اجتنابناپذير سقوط خواهد كرد.
وي ادامه داد: اينها معتقد بودند بعد از سرمايهداري، سوسياليسم و سپس كمونيسم ايجاد ميشود كه نظام پيشرفتهتري خواهد بود. در اين نظام مالكيت خصوصي و استثمار از بين ميرود و مدينه فاضله به وجود ميآيد. اما عمر ماركس به اينجا نكشيد كه اولين انقلاب سوسياليستي دنيا را ببيند.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه سرمايهداري به عنوان يك نظام فكري مطرح ميشود، گفت: مهمترين دليلي كه موجب شده نظام سرمايهداري از بين نرود، پذيرش مخالفت در درون اين نظام است كه اجازه ميدهد مخالفان و منتقدانش به اظهارنظر بپردازند.
در ادامه خوشچهره با بيان اين اعتقاد كه قبول دارم مطبوعات و رسانههاي داخلي موضوع جنبش وال استريت را بزرگنمايي ميكنند، افزود: معتقدم نسبت به اين پديده نه بايد ذوقزدگي داشته باشيم و نه بايد از آن به راحتي عبور كنيم. اين بزرگنمايي كه الان شاهد آن هستيم غيرمنطقي است. البته از اين نوع افراط و تفريطها در كشور و مثلا در موضوعات اقتصادي و يا امور مربوط به معيشت مردم شاهديم.
وي با بيان اينكه نظام سرمايهداري فعلي كه به عنوان نئوليبراليسم اقتصادي هم از آن ياد ميشود در عرصهي كاركردي خروجي دارد، با اشاره به اين خروجيها اظهار كرد: در اين نظام تعريفي از انسان وجود دارد كه بر اساس تئوري اومانيسم است و وجود مادي انسان را مورد نظر قرار ميدهد. روندي كه در حال حاضر شاهد هستيم خروجياش اين است كه زندگي مادي، راحتي، تسهيلات، ارتباطات، تكنولوژي و غيره دستاوردهايي را به وجود آوردهاند، اما در كنار اينها انسان بعد معنوياش را از دست داده و به نوعي سركوب كرده است.
خوشچهره گفت: تلاشها براي ارتقاي سطح رفاه عمومي مردم و گسترش تكنولوژي قابل تقدير است،اما اين الگو تضادهايي در خود دارد. اصلاحات اقتصادي در نظام سرمايهداري موجب شده تا شكافهايي ايجاد شود و ديگر جامعه غربي جامعهي مطلوبي به لحاظ رعايت اخلاق نيست. امروز مهمترين مسالهي معترضان به سيستم سرمايهداري اين است كه اخلاق از اقتصاد رخت بربسته است.
به گزارش خبرنگار ايسنا، زيباكلام نيز در ادامه با طرح اين پرسش كه چرا در ايران تا اين حد جنبش وال استريت را بزرگنمايي ميكنيم؟ گفت: البته اين مساله تا حدودي قابل فهم است. از اوايل دهه ۱۹۲۰ ادبيات و تفكري به اسم ماركسيسم ـ لنينيسم وارد ايران شد و حزب توده و چپ بعد از سقوط رضا شاه در پايان ۱۹۳۰ به عمدهترين جريان فكري در ايران تبديل شد؛ به شكلي كه هر نويسنده، شاعر و نخبهاي عضو حزب توده بود.
وي تاكيد كرد: البته ادبيات حزب توده منحصر به ايران نبود؛ بلكه بعد از جنگ جهاني دوم اين ادبيات در همه جاي دنيا رونق پيدا كرد. اما سوال اينجاست كه چرا اين ادبيات در كشوري كه متدين بود بروز و ظهور گستردهاي پيدا كرد؟ كه پاسخ به اين مساله بحث تاريخي و جامعهشناسي را ميطلبد و ترجيح ميدهم هيچ وقت به شرح اين مساله نپردازم.
زيباكلام با طرح پرسشي ديگر مبني بر اينكه چرا اين ادبيات (ماركسيستي) در دو سه دهه اخير در كشورهاي ديگر فروكش كرده است اما در ايران نه؟ پاسخ داد: يكي از دلايل اين موضوع به عقبماندگي ما در علوم انساني و علوم سياسي بازميگردد و به همين دليل است كه ادبيات چپ در ايران همچنان مسلط است.
وي با اشاره به بخش ديگري از جهانبيني ماركسيسم نسبت به دنيا گفت: آنها معتقدند كه جهان فكري، اردوگاه سرمايهداري و امپرياليسم است كه در راس آن توسط آمريكا و انگليس هدايت ميشوند. اين نگاه درست يا غلط توسط ماركسيستها ارايه شد و كشورهاي ديگر از جمله ايران اين نگاه را در اختيار گرفتند اما ايران اين نگاه را يك مرحله بالاتر برده است. ايران معتقد است بين اين دو اردوگاه يعني ماركسيسم و كاپيتاليسم يك پيكار تاريخي در جريان است.
زيباكلام اضافه كرد: چه بخواهيم، چه نخواهيم يك تضاد بنيادي بين ايران به عنوان پرچمدار جهان مستقل از يك سو و آمريكا، پرچمدار جهاني نظام سرمايهداري از سوي ديگر وجود دارد و از اين رو است كه دربارهي جنبش والاستريت در ايران بزرگنمايي ميشود. وقتي آمريكا و غرب را دشمن خود ميدانيم طبيعي است كه مسائل مربوط به آمريكا براي ما پررنگ باشد.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه هيچكس نميگويد كه سرمايهداري مشكل و معضل ندارد و حتي نخبگان آمريكا و اروپا به اين مساله واقف هستند، خاطرنشان كرد: تاكنون به اين مساله فكر كردهايد كه چرا افرادي مثل هابرماس يا فوكو در ايران معروف هستند؟ آنها معروفند چون به غرب انتقاداتي داشتند.
وي با طرح اين پرسش كه آيا شنيدهايد كه آمريكاييها و اروپاييها در جايي گفته باشند كه نظامشان كامل و ايدهآل است؟ گفت: دليل اينكه نظام سرمايهداري سقوط نخواهد كرد اين است كه در درون اين نظام حق مخالفت وجود دارد و آنها به مشكلاتشان به خوبي واقف هستند. نشان اين مساله جلسات و ساعتهايي است كه سران اروپا در چند هفتهي گذشته براي رفع مشكلات يونان، ايتاليا و ... در منطقهي يورو برگزار كردهاند.
زيباكلام تاكيد كرد: سرمايهداري امروز دچار بحران نشده است. قبلا بزرگترين بحران براي سرمايهداري در دههي ۱۹۲۰ به وجود آمد و برخي معتقدند فاشيسم از ۱۹۳۰ به بعد و حتي جنگ جهاني دوم ريشه در بحران نظام سرمايهداري در اين مقطع دارد.
به گزارش ايسنا، محمد خوشچهره با طرح اين مساله كه نميتوانم بپذيرم مخالفان نظام سرمايهداري چون در داخل خود ميتوانند به مخالفت بپردازند پس نظام سرمايهداري سقوط نميكند، اظهار كرد: اينگونه نيست كه بگوييم فضاي نئوليبراليسم در آمريكا كاملا باز است. در مقاطعي وجود دارد كه اين نظام قائل به پذيرش انتقادها و اعتراضات نبوده و نيست.
وي در ادامهي سخنانش با بيان اينكه سرمايهداري اصالت را به توليد انبوه ميدهد، گفت: از اين رو عوامل توليد مورد توجه اين نظام است اما اين نظام در دهههاي اخير سعي كرده دانش و تكنولوژي را در انحصار خود بگيرد. اين در حالي است كه انحصار در چارچوب نظام سرمايهداري نميگنجد.
خوشچهره تصريح كرد: «وال استريت» سمبل يكي از جريانات مالي دنياست. جرياني كه همه چيز را در اختيار دارد. ما شاهد هستيم كه ايران يا كشورهاي خليج فارس كه توليدكنندهي نفت هستند تاثيري بر قيمت آن ندارند و اين نظام سرمايهداري و جريان مالي در وال استريت است كه قيمت را تعيين ميكند و يا قواعدي را ايجاد ميكند كه منفعت اين قواعد در اختيار نظام سرمايهداري است.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: نظام سرمايهداري در خود تضادهايي را ايجاد كرده است كه هر روز اين نظام را بيشتر به مخاطره مياندازد. بايد بپذيريم كه نظام سرمايهداري آمريكا كالبدي قوي دارد اما چه چيز باعث ميشود از اين كالبد قوي نشاط و شادي برود؟ پمپاژ خون در كالبد اين نظام نقش حياتي دارد و اين پمپاژ همان بازارهاي مالي است و امروز با اختلالات ايجاد شده پمپاژ خون به درستي انجام نميشود.
وي يك بار ديگر تاكيد كرد: نظام سرمايهداري هرچند رفاه مادي را بالا برده اما آرامش را از بشر گرفته و اضطراب را جايگزين كرده است.
به گزارش ايسنا، در ادامه صادق زيباكلام با بيان اينكه در ۲۵۰ سال گذشته بسياري از نظامهايي كه شكل گرفتهاند مسالهي نابرابري، استثمار، استعمار، بيعدالتي و غيره را هدف قرار داده و هيچ عقل سليمي نميپذيرد كه چنين خلإهايي را در نظام خود داشته باشد، افزود: نظامي كه لنين ايجاد كرد مدعي بود كه در آن كارگران، كشاورزان و نويسندگان آن را اداره ميكنند و نظامي كاملا سوسياليستي است و استثنا در آن نيست. اما نظام سوسياليستي شوروي به كجا رسيد؟ خيلي از ماركسيستهاي فرانسوي، آلماني و غيره، نظام سوسياليستي شوروي را تاييد ميكردند و معتقد بودند كه بالاخره يك نظام توانست متفاوت از نظام سرمايهداري كار كند.
وي ادامه داد: در حال حاضر هم آلترناتيوهايي در دنيا مثل كوبا و كره شمالي وجود دارند كه از نظام ماركسيست پيروي ميكنند، هرچند نميتوان مطمئن گفت كه آنها انگارههاي آدام اسميت را ناديده گرفتهاند.
وي افزود: تمام نظامهايي كه مدعي شدهاند نظامي را براي اداره جهان ايجاد كردهاند كه مسائل و مشكلات سرمايهداري را در خود ندارد، امروز يك جهنم بزرگ را براي ملتهايشان به وجود آوردهاند. شاهد بوديم كه شوروي و استالين چه جهنمي را براي مردمانشان ايجاد كردند و يا خمرهاي سرخ در كامبوج و يا در زيبمبابوه، اما حاصل آنها چه شد؟
اين استاد دانشگاه با اشاره به دستاوردهاي كشورهاي هند، برزيل، آرژانتين، شيلي، تركيه، مناطقي از چين و اندونزي گفت: اين كشورها قواعد سرمايهداري را به كار گرفتند. تركيه در ۱۳۶۰ شمسي صادراتش ۵ ميليارد دلار بود و در ۱۳۹۰ صادرات غيرنفتياش به بيش از ۱۰۰ ميليارد دلار رسيده است.
زيباكلام تصريح كرد: اگر آمارهاي دولت دربارهي صادرات غيرنفتي را هم بپذيريم اين رقم به ۲۰ ميليارد دلار ميرسد كه البته بخشي از آن هم ناشي از محصولات پتروشيمي و ميعانات گازي ماست. ۳۲ سال است كه ميگوييم ميخواهيم توسعهاي بومي متناسب با شرايط خود داشته باشيم اما هنوز به يك الگو نرسيدهايم.
وي اضافه كرد: آيا تركيه، برزيل و هند، نظام بومي توسعه دارند؟ خير. اينها به دنبال مدل آدام اسميت رفتند و جا پاي آمريكا و انگلستان گذاشتند.
اين استاد دانشگاه تصريح كرد: نظام سرمايهداري قطعا مشكل دارد اما آن را حل خواهند كرد.
زيباكلام ادامه داد: بزرگترين مشكل نظام سرمايهداري كه آدام اسميت نتوانست حل كند هرچند كه به آن واقف بود ميزان دخالت دولت در اقتصاد است. او معتقد بود دولت نبايد مطلقا در امور بازار و اقتصاد دخالت كند و بازار بايد به رقابت خود بپردازد و دست نامريي، خود بازار را كنترل ميكند و دولت تنها بايد ماليات بگيرد. اما مساله اين است كه ما انسانها با يكديگر برابر نيستيم. هريك از ما به لحاظ عقل، شعور، تواناييهاي جسمي و يا تفاوتهاي جغرافيايي با يكديگر متفاوتيم و اگر حكومت در اين مساله دخالت نكند امكانات به يك ميزان در بين افراد و جامعه تقسيم نخواهد شد و آنها كه استعداد بيشتر دارند و يا به تعبيري حقهبازتر هستند ثروتمندتر ميشوند.
وي ادامه داد: ثروت يك جامعه محدود است و بايد آن را به يك سطح مشخص بين افراد جامعه تقسيم كرد اما عدهاي معتقدند سهمشان بايد بيشتر باشد؛ چرا كه استعدادشان و توانايي ذهني و جسميشان بيشتر است؛ اين يك بحث فلسفي است و نميتوان آن را حل كرد.
زيباكلام افزود: واقعيت اين است كه در ۲۵۰ سال گذشته خيليها ادعا كردند كه بديل نظام سرمايهداري هستند اما سوال اين است كه ما چه نظامي را طراحي كردهايم كه بتواند در اقتصاد، سياست، كشاورزي، بانكداري، تجارت به ديگران مدلي را ارايه كند؟
به گزارش ايسنا، در ادامه محمد خوشچهره با طرح اين سوال كه آيا آمريكا ابرقدرتي است كه در عين اقتدار تضادهاي دروني دارد؟ گفت: بله؛ اما به اينكه نظام سرمايهداري همين فردا سقوط ميكند و يا اينكه اصلا اين نظام تكان نميخورد و به راه خود ادامه ميدهد، قائل نيستم.
وي افزود: آدام اسميت يك فيلسوف اخلاقگرا و خداشناس بود و آنچه امروز نظام سرمايهداري را با مشكل روبهرو كرده است كنار گذاشته شدن اخلاق از اقتصاد است. البته اخلاق مورد نظر، اخلاق سكولاريسم است.
اين استاد دانشگاه بيان كرد: فزونخواهي موجب شده است كه اقتصاد جهاني و نظام سرمايهداري دچار اختلال شود.
خوشچهره با اشاره به آياتي از قرآن كريم تصريح كرد: امانت را بايد به اهلش داد و مسووليت براي مسوولان و مديران، امانت است. متاسفانه در نظام اقتصادي ايران گاهي از اوامر خدا نافرماني صورت ميگيرد و برخي انحرافها براي اين است كه امانت (مسووليت) به اهلش داده نشده است.
وي گفت: طغيان و فساد عامل فروپاشي نظامهاي قدرتمند در دنياست و اين سنت خداوند است. چنانچه طغيان و فساد در هر نظامي ولو جهان سوم، ديكتاتوري و يا دموكراتيك صورت بگيرد موجب فروپاشي ميشود. حال ميخواهد نظام قذافي، صدام، استالين و يا نظام آمريكا باشد.
اين استاد دانشگاه افزود: نظام سرمايهداري با توجه به تضادها و اختلالات محيط زيستي كه در درون خود دارد در مسير انحطاط است اما نبايد تصور كنيم كه اين انحطاط همين فردا اتفاق ميافتد و دچار ذوقزدگي شويم. ممكن است اين اختلالات با مديريت پشت سر گذاشته شود.
اين استاد دانشگاه افزود: شكاف و اختلاف طبقاتي و اختلاف درآمد در ميان مردم آمريكا به شكلي افسانهاي افزايش يافته است و امروز اين واقعيت كه يك اقتصاد نابرابر در جهان وجود دارد مورد اعتراض جهانيان و نخبگان دنياست.
به گزارش ايسنا، در ادامهي اين مناظره، صادق زيباكلام، استاد دانشگاه تهران با طرح اين سوال كه چرا با نظام سرمايهداري مخالفت ميشود و مخالفان اين نظام چه ميگويند؟ اظهار كرد: به لحاظ تاريخي و سياسي، نظام سرمايهداري ۲۵۰ سال است كه به وجود آمده است. اين نظام در نيمه دوم قرن ۱۸ و با انقلاب صنعتي شكل گرفت. بسياري پيشبيني ميكردند كه سرمايهداري سقوط خواهد كرد. از جمله مهمترين معترضان و مخالفان اين نظام، كارل ماركس بود. ماركس معتقد بود سرمايهداري به گونهاي اجتنابناپذير سقوط خواهد كرد.
وي ادامه داد: اينها معتقد بودند بعد از سرمايهداري، سوسياليسم و سپس كمونيسم ايجاد ميشود كه نظام پيشرفتهتري خواهد بود. در اين نظام مالكيت خصوصي و استثمار از بين ميرود و مدينه فاضله به وجود ميآيد. اما عمر ماركس به اينجا نكشيد كه اولين انقلاب سوسياليستي دنيا را ببيند.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه سرمايهداري به عنوان يك نظام فكري مطرح ميشود، گفت: مهمترين دليلي كه موجب شده نظام سرمايهداري از بين نرود، پذيرش مخالفت در درون اين نظام است كه اجازه ميدهد مخالفان و منتقدانش به اظهارنظر بپردازند.
در ادامه خوشچهره با بيان اين اعتقاد كه قبول دارم مطبوعات و رسانههاي داخلي موضوع جنبش وال استريت را بزرگنمايي ميكنند، افزود: معتقدم نسبت به اين پديده نه بايد ذوقزدگي داشته باشيم و نه بايد از آن به راحتي عبور كنيم. اين بزرگنمايي كه الان شاهد آن هستيم غيرمنطقي است. البته از اين نوع افراط و تفريطها در كشور و مثلا در موضوعات اقتصادي و يا امور مربوط به معيشت مردم شاهديم.
وي با بيان اينكه نظام سرمايهداري فعلي كه به عنوان نئوليبراليسم اقتصادي هم از آن ياد ميشود در عرصهي كاركردي خروجي دارد، با اشاره به اين خروجيها اظهار كرد: در اين نظام تعريفي از انسان وجود دارد كه بر اساس تئوري اومانيسم است و وجود مادي انسان را مورد نظر قرار ميدهد. روندي كه در حال حاضر شاهد هستيم خروجياش اين است كه زندگي مادي، راحتي، تسهيلات، ارتباطات، تكنولوژي و غيره دستاوردهايي را به وجود آوردهاند، اما در كنار اينها انسان بعد معنوياش را از دست داده و به نوعي سركوب كرده است.
خوشچهره گفت: تلاشها براي ارتقاي سطح رفاه عمومي مردم و گسترش تكنولوژي قابل تقدير است،اما اين الگو تضادهايي در خود دارد. اصلاحات اقتصادي در نظام سرمايهداري موجب شده تا شكافهايي ايجاد شود و ديگر جامعه غربي جامعهي مطلوبي به لحاظ رعايت اخلاق نيست. امروز مهمترين مسالهي معترضان به سيستم سرمايهداري اين است كه اخلاق از اقتصاد رخت بربسته است.
به گزارش خبرنگار ايسنا، زيباكلام نيز در ادامه با طرح اين پرسش كه چرا در ايران تا اين حد جنبش وال استريت را بزرگنمايي ميكنيم؟ گفت: البته اين مساله تا حدودي قابل فهم است. از اوايل دهه ۱۹۲۰ ادبيات و تفكري به اسم ماركسيسم ـ لنينيسم وارد ايران شد و حزب توده و چپ بعد از سقوط رضا شاه در پايان ۱۹۳۰ به عمدهترين جريان فكري در ايران تبديل شد؛ به شكلي كه هر نويسنده، شاعر و نخبهاي عضو حزب توده بود.
وي تاكيد كرد: البته ادبيات حزب توده منحصر به ايران نبود؛ بلكه بعد از جنگ جهاني دوم اين ادبيات در همه جاي دنيا رونق پيدا كرد. اما سوال اينجاست كه چرا اين ادبيات در كشوري كه متدين بود بروز و ظهور گستردهاي پيدا كرد؟ كه پاسخ به اين مساله بحث تاريخي و جامعهشناسي را ميطلبد و ترجيح ميدهم هيچ وقت به شرح اين مساله نپردازم.
زيباكلام با طرح پرسشي ديگر مبني بر اينكه چرا اين ادبيات (ماركسيستي) در دو سه دهه اخير در كشورهاي ديگر فروكش كرده است اما در ايران نه؟ پاسخ داد: يكي از دلايل اين موضوع به عقبماندگي ما در علوم انساني و علوم سياسي بازميگردد و به همين دليل است كه ادبيات چپ در ايران همچنان مسلط است.
وي با اشاره به بخش ديگري از جهانبيني ماركسيسم نسبت به دنيا گفت: آنها معتقدند كه جهان فكري، اردوگاه سرمايهداري و امپرياليسم است كه در راس آن توسط آمريكا و انگليس هدايت ميشوند. اين نگاه درست يا غلط توسط ماركسيستها ارايه شد و كشورهاي ديگر از جمله ايران اين نگاه را در اختيار گرفتند اما ايران اين نگاه را يك مرحله بالاتر برده است. ايران معتقد است بين اين دو اردوگاه يعني ماركسيسم و كاپيتاليسم يك پيكار تاريخي در جريان است.
زيباكلام اضافه كرد: چه بخواهيم، چه نخواهيم يك تضاد بنيادي بين ايران به عنوان پرچمدار جهان مستقل از يك سو و آمريكا، پرچمدار جهاني نظام سرمايهداري از سوي ديگر وجود دارد و از اين رو است كه دربارهي جنبش والاستريت در ايران بزرگنمايي ميشود. وقتي آمريكا و غرب را دشمن خود ميدانيم طبيعي است كه مسائل مربوط به آمريكا براي ما پررنگ باشد.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه هيچكس نميگويد كه سرمايهداري مشكل و معضل ندارد و حتي نخبگان آمريكا و اروپا به اين مساله واقف هستند، خاطرنشان كرد: تاكنون به اين مساله فكر كردهايد كه چرا افرادي مثل هابرماس يا فوكو در ايران معروف هستند؟ آنها معروفند چون به غرب انتقاداتي داشتند.
وي با طرح اين پرسش كه آيا شنيدهايد كه آمريكاييها و اروپاييها در جايي گفته باشند كه نظامشان كامل و ايدهآل است؟ گفت: دليل اينكه نظام سرمايهداري سقوط نخواهد كرد اين است كه در درون اين نظام حق مخالفت وجود دارد و آنها به مشكلاتشان به خوبي واقف هستند. نشان اين مساله جلسات و ساعتهايي است كه سران اروپا در چند هفتهي گذشته براي رفع مشكلات يونان، ايتاليا و ... در منطقهي يورو برگزار كردهاند.
زيباكلام تاكيد كرد: سرمايهداري امروز دچار بحران نشده است. قبلا بزرگترين بحران براي سرمايهداري در دههي ۱۹۲۰ به وجود آمد و برخي معتقدند فاشيسم از ۱۹۳۰ به بعد و حتي جنگ جهاني دوم ريشه در بحران نظام سرمايهداري در اين مقطع دارد.
به گزارش ايسنا، محمد خوشچهره با طرح اين مساله كه نميتوانم بپذيرم مخالفان نظام سرمايهداري چون در داخل خود ميتوانند به مخالفت بپردازند پس نظام سرمايهداري سقوط نميكند، اظهار كرد: اينگونه نيست كه بگوييم فضاي نئوليبراليسم در آمريكا كاملا باز است. در مقاطعي وجود دارد كه اين نظام قائل به پذيرش انتقادها و اعتراضات نبوده و نيست.
وي در ادامهي سخنانش با بيان اينكه سرمايهداري اصالت را به توليد انبوه ميدهد، گفت: از اين رو عوامل توليد مورد توجه اين نظام است اما اين نظام در دهههاي اخير سعي كرده دانش و تكنولوژي را در انحصار خود بگيرد. اين در حالي است كه انحصار در چارچوب نظام سرمايهداري نميگنجد.
خوشچهره تصريح كرد: «وال استريت» سمبل يكي از جريانات مالي دنياست. جرياني كه همه چيز را در اختيار دارد. ما شاهد هستيم كه ايران يا كشورهاي خليج فارس كه توليدكنندهي نفت هستند تاثيري بر قيمت آن ندارند و اين نظام سرمايهداري و جريان مالي در وال استريت است كه قيمت را تعيين ميكند و يا قواعدي را ايجاد ميكند كه منفعت اين قواعد در اختيار نظام سرمايهداري است.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: نظام سرمايهداري در خود تضادهايي را ايجاد كرده است كه هر روز اين نظام را بيشتر به مخاطره مياندازد. بايد بپذيريم كه نظام سرمايهداري آمريكا كالبدي قوي دارد اما چه چيز باعث ميشود از اين كالبد قوي نشاط و شادي برود؟ پمپاژ خون در كالبد اين نظام نقش حياتي دارد و اين پمپاژ همان بازارهاي مالي است و امروز با اختلالات ايجاد شده پمپاژ خون به درستي انجام نميشود.
وي يك بار ديگر تاكيد كرد: نظام سرمايهداري هرچند رفاه مادي را بالا برده اما آرامش را از بشر گرفته و اضطراب را جايگزين كرده است.
به گزارش ايسنا، در ادامه صادق زيباكلام با بيان اينكه در ۲۵۰ سال گذشته بسياري از نظامهايي كه شكل گرفتهاند مسالهي نابرابري، استثمار، استعمار، بيعدالتي و غيره را هدف قرار داده و هيچ عقل سليمي نميپذيرد كه چنين خلإهايي را در نظام خود داشته باشد، افزود: نظامي كه لنين ايجاد كرد مدعي بود كه در آن كارگران، كشاورزان و نويسندگان آن را اداره ميكنند و نظامي كاملا سوسياليستي است و استثنا در آن نيست. اما نظام سوسياليستي شوروي به كجا رسيد؟ خيلي از ماركسيستهاي فرانسوي، آلماني و غيره، نظام سوسياليستي شوروي را تاييد ميكردند و معتقد بودند كه بالاخره يك نظام توانست متفاوت از نظام سرمايهداري كار كند.
وي ادامه داد: در حال حاضر هم آلترناتيوهايي در دنيا مثل كوبا و كره شمالي وجود دارند كه از نظام ماركسيست پيروي ميكنند، هرچند نميتوان مطمئن گفت كه آنها انگارههاي آدام اسميت را ناديده گرفتهاند.
وي افزود: تمام نظامهايي كه مدعي شدهاند نظامي را براي اداره جهان ايجاد كردهاند كه مسائل و مشكلات سرمايهداري را در خود ندارد، امروز يك جهنم بزرگ را براي ملتهايشان به وجود آوردهاند. شاهد بوديم كه شوروي و استالين چه جهنمي را براي مردمانشان ايجاد كردند و يا خمرهاي سرخ در كامبوج و يا در زيبمبابوه، اما حاصل آنها چه شد؟
اين استاد دانشگاه با اشاره به دستاوردهاي كشورهاي هند، برزيل، آرژانتين، شيلي، تركيه، مناطقي از چين و اندونزي گفت: اين كشورها قواعد سرمايهداري را به كار گرفتند. تركيه در ۱۳۶۰ شمسي صادراتش ۵ ميليارد دلار بود و در ۱۳۹۰ صادرات غيرنفتياش به بيش از ۱۰۰ ميليارد دلار رسيده است.
زيباكلام تصريح كرد: اگر آمارهاي دولت دربارهي صادرات غيرنفتي را هم بپذيريم اين رقم به ۲۰ ميليارد دلار ميرسد كه البته بخشي از آن هم ناشي از محصولات پتروشيمي و ميعانات گازي ماست. ۳۲ سال است كه ميگوييم ميخواهيم توسعهاي بومي متناسب با شرايط خود داشته باشيم اما هنوز به يك الگو نرسيدهايم.
وي اضافه كرد: آيا تركيه، برزيل و هند، نظام بومي توسعه دارند؟ خير. اينها به دنبال مدل آدام اسميت رفتند و جا پاي آمريكا و انگلستان گذاشتند.
اين استاد دانشگاه تصريح كرد: نظام سرمايهداري قطعا مشكل دارد اما آن را حل خواهند كرد.
زيباكلام ادامه داد: بزرگترين مشكل نظام سرمايهداري كه آدام اسميت نتوانست حل كند هرچند كه به آن واقف بود ميزان دخالت دولت در اقتصاد است. او معتقد بود دولت نبايد مطلقا در امور بازار و اقتصاد دخالت كند و بازار بايد به رقابت خود بپردازد و دست نامريي، خود بازار را كنترل ميكند و دولت تنها بايد ماليات بگيرد. اما مساله اين است كه ما انسانها با يكديگر برابر نيستيم. هريك از ما به لحاظ عقل، شعور، تواناييهاي جسمي و يا تفاوتهاي جغرافيايي با يكديگر متفاوتيم و اگر حكومت در اين مساله دخالت نكند امكانات به يك ميزان در بين افراد و جامعه تقسيم نخواهد شد و آنها كه استعداد بيشتر دارند و يا به تعبيري حقهبازتر هستند ثروتمندتر ميشوند.
وي ادامه داد: ثروت يك جامعه محدود است و بايد آن را به يك سطح مشخص بين افراد جامعه تقسيم كرد اما عدهاي معتقدند سهمشان بايد بيشتر باشد؛ چرا كه استعدادشان و توانايي ذهني و جسميشان بيشتر است؛ اين يك بحث فلسفي است و نميتوان آن را حل كرد.
زيباكلام افزود: واقعيت اين است كه در ۲۵۰ سال گذشته خيليها ادعا كردند كه بديل نظام سرمايهداري هستند اما سوال اين است كه ما چه نظامي را طراحي كردهايم كه بتواند در اقتصاد، سياست، كشاورزي، بانكداري، تجارت به ديگران مدلي را ارايه كند؟
به گزارش ايسنا، در ادامه محمد خوشچهره با طرح اين سوال كه آيا آمريكا ابرقدرتي است كه در عين اقتدار تضادهاي دروني دارد؟ گفت: بله؛ اما به اينكه نظام سرمايهداري همين فردا سقوط ميكند و يا اينكه اصلا اين نظام تكان نميخورد و به راه خود ادامه ميدهد، قائل نيستم.
وي افزود: آدام اسميت يك فيلسوف اخلاقگرا و خداشناس بود و آنچه امروز نظام سرمايهداري را با مشكل روبهرو كرده است كنار گذاشته شدن اخلاق از اقتصاد است. البته اخلاق مورد نظر، اخلاق سكولاريسم است.
اين استاد دانشگاه بيان كرد: فزونخواهي موجب شده است كه اقتصاد جهاني و نظام سرمايهداري دچار اختلال شود.
خوشچهره با اشاره به آياتي از قرآن كريم تصريح كرد: امانت را بايد به اهلش داد و مسووليت براي مسوولان و مديران، امانت است. متاسفانه در نظام اقتصادي ايران گاهي از اوامر خدا نافرماني صورت ميگيرد و برخي انحرافها براي اين است كه امانت (مسووليت) به اهلش داده نشده است.
وي گفت: طغيان و فساد عامل فروپاشي نظامهاي قدرتمند در دنياست و اين سنت خداوند است. چنانچه طغيان و فساد در هر نظامي ولو جهان سوم، ديكتاتوري و يا دموكراتيك صورت بگيرد موجب فروپاشي ميشود. حال ميخواهد نظام قذافي، صدام، استالين و يا نظام آمريكا باشد.
اين استاد دانشگاه افزود: نظام سرمايهداري با توجه به تضادها و اختلالات محيط زيستي كه در درون خود دارد در مسير انحطاط است اما نبايد تصور كنيم كه اين انحطاط همين فردا اتفاق ميافتد و دچار ذوقزدگي شويم. ممكن است اين اختلالات با مديريت پشت سر گذاشته شود.
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۲۴ ساعت 23:40 توسط علی نژاد
|
وبلاگ راوی بسیج با نام رهبرو یاد و خاطره ی شهدا حرف می زندتا در این غوغای دنیا راه را گم نکنیم و در این جبهه ی جدید با توسل به روح ملکوتی شهدا دشمن را که اینبار با توپ وتانک فرهنگی به میدان آمده است به عقب برگردانیم که شعار امروز ما در جبهه ی جدید همان بصیرتی ست که علمدارمان ما را به به کارگیری از آن فرمان داده است.