بکشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می‌شود. +

بکشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می‌شود. +

 و ای خمینی، ای روح خدا؛
راهت را و راه شهدای انقلابت را ادامه خواهیم داد و بدان که ما شهادت در راه خدا را سعادتی می‌دانیم که هر کسی را لایق آن نیست.

 .: جزئیات ترور شهید دکتر مصطفی احمدی روشن. +

منبع:http://bachehayeghalam.ir

شهدای شهرســـــتان ایلام

با سلام خدمت دوستان عزیز.

جهت معرفی کامل شهدای شهرستان ایلام و ادای دین به این شهدای والا مقام ،از این پس به جای معرفی یک شهید در هفته با توجه به اقدام قبلی اینجانب و یکی از دوستان گرامی جهت ساخت  وبلاگهای مربوط به شهدای شهرستان ایلام.تصمیم گرفتم این لینکها را برای در دسترس بودن بیشتر در یک پست ویژه قرار دهم .

جهت مشاهده ی

 زندگی نامه / وصیت نامه / خاطرات / روزشمار شهادت شهدای شهرستان ایلام

 بر روی لینک های زیر کلیک کنید.

لاله های زاگرس (زندگی نامه ی شهدای شهرستان ایلام)

روزشمار شهادت شهیدان شهرستان ایلام

وصیت نامه ی شهیدان شهرستان ایلام

خاطرات شهدای شهرستان ایلام

روز شمار شهادت دیماه ( ویژه شهدای شهرستان ایلام )

 

روز

اسامی شهداء

اول

علی کرم ارزانی 1366مهران

سوم

سیدحسن ابراهیم بیگی 1371مهران

چهارم

چراغعلی آلتونی 1362

پنجم

مجید پیری 13614 اندیمشک ـ محمدخوشرو1377

ششم

مینا محسنی 1359 تنگ بیجارـ عزالدین پاوند 1359 میمک ـ یحیی نظری 1360 ایلام          مصطفی خانه ای 1366 صالح آباد

هفتم

مهران 1363 : محمدکمری /خداداد حمیلی

هشتم

یارحسین محمدی 1367

نهم

ایرج میرابی زاده 1359 اهواز ـ جابر سبک­روح 1370 سردشت

دهم

ستارجمشیدی 1359 ـ جلیل موسی زاده 1365 قصرشیرین

یازدهم

محمود محمدیان 1359دهلران ـ علی اشرف کهزادی 1361گنجوان

دوازدهم

نامدار بکرانچرخ 1380 عین خوش

سیزدهم

رضا اسدی 1369 چنگوله ـ جواد نصرتی 1371آبادان ـ همت هاشمی 1373مهران

پانزدهم

الله حضروندی 1374

شانزدهم

ولی الله عبدالهی پور 1359 کرخه نور

هفدهم

صیدعباس فیض الهی 1375قصرشیرین

هجدهم

علیرضا علی حسینی 1378ایلام ـ حمیدرضا ملایی 1378 ایلام

نوزدهم

میمک 1359 : محمدرحیم فیضی /قاسم پولاب /صیدحیاث عزیزی /خیرالله جعفری

بیستم

میمک 1359: میرزاحاجیان/کمرکمرزاده /سلطان بشیری ـ علیمردکریمی 1359کنجانچم/علی محمدی 1373میمک

بیست و یکم

ایلام 1365 : دخیل دخیل زاده /نامدار رحمتی نیا/مهدی نصیریان /محمدنصیری/کریم رحمتی نیا/برزو پنجستونی ـ ستار کمالوند 1365 شلمچه

بیست و دوم

ایلام 1365 : ابراهیم خرم­روز/ابراهیم داراب پور/باقرپرماسی/پرویزکیان /علی تفنگچی/ علیمحمد چمن گل /هاشم فتحی ـ میمک 1359: منصور ملک­اجمدی/کاکامرادسلیمانی ـ علی عباس سلیمانی1363صالح آباد

بیست سوم

ایلام 1365 : جسومه نجف نیا /ساجده رماوندی ـ محمدنبی شمسی 1365 طلائیه ـ شریف علی حسینی 1365 خرمشهر ـ بهرام خسروی پور1365 کرمانشاه ـ علیرضا منصوری 1366 قلاویزان

بیست و چهارم

محمدنادری1359 میمک

بیست و پنجم

حیدر بگ­زاده 1359 ـ ابراهیم بیگلریان 1359 مهران ـ کوکب مهدیه 1366 ایلام ـ جوادفیلیان 1370مهران

بیست و ششم

رمضانمحمدی 1359 میمک ـ علی­محمد خانی 1382کره پو

بیست و هفتم

ایلام 1365: رحمان واسطی /فاطمه واسطی ـ مراد رشیدی1375دهلران ـ عبادالله ناصری 1380 میمک

بیست و نهم

جواد خانه­ای 1363 مهران ـ قبادمنصوربیگی 1378 ایلام

سی ام

خرم آباد 1365 : عدویه کنانی/اصلان کنانی/ایام کنانی/غذوان کنانی/لیلا کنانی/کاظمیه ملک­باوه ـ محمدامین سلیمانژاد 1359 میمک

مردم شهرستان ملکشاهی استان ایلام  مراسم "چمر" را برای شهدای غدیر برگزار کردند

در آیینی؛
مردم ملکشاهی مراسم "چمر" را برای شهدای غدیر برگزار کردند

خبرگزاری فارس: مردم ملکشاهی مراسم عزاداری محلی "چمر" را برای شهدای غدیر برگزار کردند.

خبرگزاری فارس: مردم ملکشاهی مراسم "چمر" را برای شهدای غدیر برگزار کردند

به گزارش خبرگزاری فارس از ایلام، مردم مومن و ولایت‌مدار ملکشاهی ظهر امروز در آیینی اقدام به برپایی مراسم عزاداری به رسم محلی و عشایری "چمر" کردند.
فرماندار ملکشاهی در حاشیه این آیین به خبرنگار فارس در ایلام اظهار داشت: نهادینه کردن فرهنگ ایثار و شهادت سدی دفاعی در مقابل تهاجمات فرهنگی است.
عباس نصرالهی ادامه داد: با تاسی و الگوگیری از راه شهدا به راحتی می‌توان راه مستقیم و سعادتمندانه را در این برهه از زمان شناسایی کرد.
این مسئول اضافه کرد: شهدا با نثار جان خود به عنوان عزیزترین داشته، در برابر ظلم و تجاوز دشمنان اسلام قد علم کرده و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نبودند.
نصرالهی تصریح کرد: اکنون وظیفه همه ما است که راه این عزیزان را ادامه داده و نظام مقدس جمهوری اسلامی را به سرمنزل مقصود برسانیم. 

روز شمار شهادت آذر ماه ( ویژه شهدای شهرستان ایلام )

 

روز

اسامی شهداء

اول

صباح ملکشاهی 1359 قصرشیرین ـ یوسف آبروشن 1363مهران ـ علیجان نصیری 1366کردستان

دوم

نعمت شهبازی 1360 بمباران

سوم

جعفرعزیززاده 1370مهران

چهارم

محسن فرج الهی 1382قصرشیرین

پنجم

ابراهیم کاظمی 1363 چنگوله

هشتم

یادگار امیدی 1364 کانی سخت ـ حسینعلی گراوندی 1367میمک

نهم

محمدرزمگیر1366 قصرشیرین ـ صیدمحمد تقی زاده 1366مهران ـ حسن صفروندی 1366 کوشک

دهم

عبدل قبادیان 1366مهران ـ علی محمدیان نادی 1367صالح آباد

یازدهم

احمد برازنده 1359 مهران

دوازدهم

علی محمدنژاد 1366کردستان ـ علی صیدی 1377 گلان

چهاردهم

محمدرضا اقبالی 1357 ایلام

پانزدهم

عبدک باسره 1359خرمشهر

شانزدهم

ایلام 1360 : توران کمری/حیدرکرمی/سنگین طلاغلامی /زینب کمری /زهرا میرزابیگی/روح الله صیدی /عالیه میرزابیگی /عباس امیدی/عصمت صالحی /فرمان کمری /فریده پولاب/لیلا فریادزاده ـ نورخاص میرزابیگی 1360 سرابله ـ شعبان صادقی 1360 جبهه ـ رضا بدری 1363 چنگوله

بیستم

پریوش میرابی 1360ایلام ـ مهران 1371: ایوب ولدبیگی /علی اکبر ولدبیگی

بیست و یکم

عدنان میرحسینی 1371گلان

بیست و دوم

شورشیرین 1365 : مهرعلی یاریان / غضبان دامیار

بیست و سوم

حسین خسروی 1365 ماووت

بیست و چهارم

علیمردان صادقی 1360 جبهه ـ زهرا بختیاری 1364ایلام

بیست و پنجم

بهروز رضایی 1361 تنگ بیجار

بیست و هفتم

محمدنبی عبدی 1371

بیستو هشتم

قاسم کاظمی 1360 میمک ـ قباد حمیدنژاد 1379میمک

سی ام

محمدمراد فرضی 1369میمک ـ کرمعلی نیازی 1383میمک

یاد کردي از نماد اخلاق و ايمان و ولايت‌مداري

 
سردار سرلشکر پاسدار مصطفي ايزدي از همرزمان "سرلشکر شهيد حسن تهراني مقدم" درباره اين فرمانده جهاد خودكفايي سپاه كه در انفجار روز گذشته يكي از زاغه‌هاي مهمات سپاه در اطراف تهران به شهادت رسيد، يادداشتي منتشر كرد.

متن يادداشت سردار ايزدي با عنوان "ياد کردي از نماد اخلاق و ايمان و ولايت‌مداري سرلشکر شهيد حسن تهراني مقدم" بدين شرح است:

بسم رب الشهداء والصديقين

"شکوه، اخلاص، ايثار، علم و اقتدار"

"من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر"

(قرآن ‌شريف) آه! ياران همه سوي مرگ رفتند و شهد شيرين و گواراي شهادت را که اجر مجاهدت‌هاي مستدام آنان بوده چشيده و گمنام و سرافراز" مجذوب جمال جميل و عاشق و دلباخته حسن ازل شده و از جام محبت سرمست و از پيمانه الست بيخود شدند و از هر دو جهان رسته و چشم از عقاليم وجود بسته و به عز قدس جمال الله پيوستند." آري اخلاق خوش، تقوي و ايثار و نماد با شکوه مردان مردي که نشان در گمنامي يافته بودند و از اصحاب برجسته علم و ايمان و عمل در سخت‌ترين صحنه‌ها و جبهه‌ها بودند، يعني "سرلشکر پاسدار شهيد حسن تهراني مقدم" پس از عمري مجاهدت پر برکت و اثربخش بلي گويان قدم در ساحتي گذاشت که مولايش امام حسين (ع) غافله سالار آن است. او در ولايتمداري سرآمد همرزمان خويش بود و در اين راه رهپويي صادق بود. آنچه براي اين فرزند قرآن و اسلام موضوعيت داشت انجام تکليف الهي در مبرم‌ترين عرصه‌هاي انقلاب شکوهمند اسلامي بود، او حرکت پرشتاب خويش را پس از دوران دفاع مقدس به سوي قله‌هاي کمال تداوم بخشيد و سير و سلوکي که در عمر پربرکت و کوتاه خويش طي نمود، سرشار از لطيف‌ترين ارزش‌هاي الهي است.

ادامه نوشته

چرا بر نمیگردی؟

دلتنگی

دلم برای تو تنگ است بر نمی گردی؟
دلت مگر تکه سنگ است بر نمی گردی؟

وزیر غریب ...

به نام خدا
نام : محمد جواد ، نام خانوادگی : تندگویان ، متولد : سال 1329 شمسی - تهران

 


ادامه نوشته

لاله ای از زاگرس

  

 

نام:  احسان                      نام خانوادگی: مؤمنی

نام پدر: عیسی                   تحصیلات: ---

محل تولد: ایلام                 محل شهادت : ایلام

تاریخ تولد: 5/11/1358        تاریخ شهادت: 15/3/1361

بعلاوه(+)خدا که باشی میتوانی منهای (-)هر چیزی زندگی کنی...مثل شهدا

لاله ای از زاگرس

             نام: اسداله                        نام خانوادگی: نوروزآبادیان

نام پدر: حسین                   تحصیلات: دیپلم

     محل تولد: ایلام                 محل شهادت: مهران

             تاریخ تولد: 1348                تاریخ شهادت: 26/4/1367

ایثار وشهادت

بچه ها پشت میدان مین گیر کرده بودند چند نفر داوطلب شدند برن معبر باز کنن یکیشون حدودا پانزده ساله بود چند قدمی که رفت برگشت بچه ها فکر کردند ترسیده  پوتیناشو درآورد وداد به یکی از بچه ها وگفت اینها نو هستند حیفه مال بیت الماله !

و پا برهنه از تو سیم خاردارو میدان مین به معراج رفت


(روز شمار شهادت آبان ماه ویژه شهدای شهرستان ایلام )

 

روز

اسامی شهداء

اول

فردوس برهمن1363ایلام ـ اسدبسطامی 1363میمک ـ نریمان دارابی1365صالح آباد

دوم

محمد ملک­خطایی1360قصرشیرین ـ عبدالمجید امیدی 1363میمک ـ سیابخش هاشمی1363مهران ـ یوسف سارویی1381هلاله شمالی ـ سجاد چراغی 1381

سوم

محمدرسول فیضی 1363سرنی ـ رضا یوسفی 1363 ـ حمید خوزستانی 1363 سرنی ـ علی گوهرملک 1365 گراب ـ حمید اسدی1365 کرمانشاه

ششم

صفر عقابی 1364میمک ـ موسی باولگ زاده 1367 ـ حبیب الله چراغی دهبالایی 1376 گیلان غرب

هفتم

سایت نخجیر 1364 : یونس احمدی /کریم سلیمانی ـ حشمت الله چراغی 1364 بمباران ـ باسم سلیمی 1367

هشتم

کرم الله احمدی 1365 زبیدات ـ عطاءلله منتی1370 قلاویزان

یازدهم

علی شمسی 1382 مهران

دوازدهم

صادق پولادی 1363 صالح آباد

پانزدهم

عباددالله غیاثی 1366 ملکشاهی

شانزدهم

کلانتر رستمی 1361 مهران ـ غضبان اکوان 136 کنجانچم

هفدهم

ابراهیم شاکه زاده 1363 صالح آباد

هجدهم

امین شاه محمدی 1361 مهران

نوزدهم

محسن نجیب 1384 دهلران

بیست و یکم

روح الله کمالوندی 1359 اروندرود ـ سبزعلی نوروزی 1359 شورشیرین ـ مجید افشارنیا 1365 کرمانشاه

بیست و چهارم

مجید پرک 1377

بیست و پنجم

یزدان میرزایی 1365 اهواز

بیست و ششم

محمدرسول شیرخانی 1363مهران

بیست و هشتم

ربابه کمالی 1356 ایلام ـ حمیدرضا عبدالمحمدی 1359 کنجانچم ـ ایلگه رستمی 1359ملکشاهی

بیست و نهم

بمباران 1359 : جهابخش نظری / بارانی نظری ـ بابامیر کلبعلی 1366شاخ شمیران

سی ام

محمدامیدی 1363 صالح آباد ـ غلامرضا رمضانی 1366 کردستان

آقامجید! شما در ۸ سال جنگ، کی تورنتو را فتح کردید؟!

امروز سالگرد شهادتت بود، آقامجید پازوکی. ببخشید که یادم رفته بود. صدا و سیما هم یادش رفته بود. سهم تو از رسانه ملی، عین سهم توست از بی بی سی. شاید هم کمتر! گاهی VOA به تو فحش می دهد و گاهی مادر شهیدی که بغل دست اختلاس، اجاره خانه اش عقب افتاده، به جگرگوشه اش می گوید؛ ای بی معرفت!

آقامجید! من از روی عکست فهمیدم در چهارراه ولیعصر که این روزها شاید همین امروز، سالگرد شهادتت است. دلم گرفته. گاهی شهرداری، آرم شهرداری را بزرگ تر از عکس شهدا کار می کند. اینجا یکی هست به نام اسفندیار که به قول رئیس جمهور ۲۰ سال است که نماز شبش ترک نشده. عده ای حتی آن زمان هم که خامنه ای، «این عمار» می گوید، نماز می خوانند. احمدی نژاد خیال می کند که سفرهای استانی، جمهوری اسلامی را به پیروزی رساند. راستی آقامجید! این هفته دادگاه حاج منصور است. بنده خدا در دادگاه، باید «روضه باز» بخواند!

آقامجید! می خواهم درددل کنم با تو، اما یادم رفته چه سالی از سال های بعد از جنگ به شهادت رسیدی. حوصله جست و جو لای مجلات جنگ را هم ندارم. گور بابای گوگل. اصلا چه فرقی می کند چه سالی و دقیقا کجا به شهادت رسیدی. مهم این است که نیستی. پیش از ما بهتران لابد خبری از اختلاس نیست. راستی! تو هم گمانم تابعیتت دوگانه بود! بچه های وزارت نفهمیدند که ملیت تو مال کربلا بود. تو در رفتی بهشت، و عده ای فرار کردند تورنتو. اختلاس هم الان دیگر اسمش اختلاس نیست؛ هفته اول اختلاس بود، هفته دوم شد تخلف مالی، هفته سوم شد ناهنجاری اقتصادی، هفته چهارم شد سوء استفاده، هفته بعد هم که صفرها از جلوی پول ملی سفر کنند، ملت یک چیزی هم بدهکار می شود به دولت! بخند به ریش ما! حق داری مرد! فدای اون خنده های قشنگت! فدای آخرین نگاهت...

آقامجید! در ۷ + ۸ یا ۸ + ۹ یا چی + چی، اصلا دعوایی نیست و همه با هم در کسب قدرت، وحدت دارند و به جز شهدا، همه چهره های شاخص اصولگرا حتی جاسبی، در این همایش های سیاسی نماینده دارند. اصول گرا اما تو بودی، که شهادت بعد از جنگ، از اصولت بود. من به جای صندوق، می خواهم رایم را در تابوت تو بیاندازم و به شهدا رای بدهم. روزگاری بود که بزرگان، ملت را جذب می کردند، اما حالا حسن آقا پله می خوره باید فلانی رفسنجانی را نگه دارد و مکانیک سر کوچه، بهمانی نژاد را! نمی دانم؛ زمانه عوض شده، یا ما آدم ها عوضی شده ایم!

 آقامجید! اگر به ریش ما بخندی، حق داری. تو در تفحص، پیکر شهدا را کشف می کردی و نسبت می دادی به محمودوند، به شاهدی، به آن شهید تفحص که اسمش یادم نیست، اما اینجا کاشفین اختلاس دارند به سر و کله هم می زنند. در فکه، تمام دوستان تو در تفحص، پشت یک وانت جا می شدند، اما اینجا هفلشت نفر، نمی گنجند در تمام مساحت ایران!!

آقامجید! پایداری در جبهه شما بود. ایستادگی هم. اصول گرایی هم. آهان! اسم آن شهید تفحص که یادم رفت، شهید علیرضا شهبازی بود. شاید هم نبود. شاید من دارم اشتباه می کنم. چند سال بعد همین موقع، من فکر می کنم که سید شهیدان اهل قلم، شهید حاج محمد احمد خرازی، سردار خیبر بود! و دوکوهه نام پادگانی است در جنوب، شاید هم بغل اردوگاه میرزا کوچک خان صحرایی!! مطبوعات و صدا و سیما و همه و همه به فکر جذب رای قشر خاکستری اند. کسی به فکر جذب خون شما نیست. من خوب می دانم که هنرپیشه زن معروف، به چه غذایی علاقه دارد، و در جریان وحدت گروه های اصول گرا هستم، اما نمی دانم که سنگر تو در فکه، سقفش آب می داد. دیر بجنبم، لیبرال بار می آورد مرا، نهادهای فرهنگی.

آقامجید! اگر سال بعد، همین موقع اسمت را فراموش کردم، تقصیر اراده های انقلاب اسلامی نیست، نقصیر اداره های جمهوری اسلامی است. راستی! خوب شد آن مین تو را کشت، و الا این زمین تو را دق می داد… در آن صورت، حتی شهید هم حسابت نمی کردند.

آقامجید! دیر رفتی، اما خوب رفتی...

راستی! بزرگترین بانک جهان اسلام، خانه رئیسش در ینگه دنیاست!! شما در ۸ سال جنگ، کی تورنتو را فتح کردید؟!

عکس دیدنی : آخرین وداع دو رفیق

آذر ماه سال 1360 ، وقتی غلامعلی پیچک به ضرب گلوله ی بعثیان ، روی ارتفاعات «برآفتاب» افتاد ، علی رضا انگشت به دهان ماند که این چه رفاقت نیمه راهی بود.

غلامعلی پیچک و علی رضا موحد دانش در جبهه های غرب با هم آشنا شدند و این آشنایی به صمیمیتی عمیق و محکم تبدیل شد. 20 آذر ماه سال 1360 ، وقتی غلامعلی پیچک به ضرب گلوله ی بعثیان ، روی ارتفاعات «برآفتاب» افتاد ، علی رضا انگشت به دهان ماند که این چه رفاقت نیمه راهی بود.

شهید

شهید

وقتی به تهران بازگشت تا در آخرین وداع با غلامعلی شرکت کند ، در بهشت زهرا ، پیش از شستن بدن غلامعلی ، صورت بر صورت رفیق گذاشت و ... شاید نجوایی کرد که کسی نشنید . اما دوربینی ، بی سر و صدا از این حالات دو رفیق و بوسه آخر حاج علی رضا بر گونه غلامعلی تصویری به یادگار ثبت کرد. مشرق امروز این دو تصویر را هدیه می کند به تمام دل هایی که در گرو رفاقت با شهیدانند.
روحمان با یادشان شاد.

 



سر قرار!!

 
گفت بسیجیه تیر خورد و قل خورد و افتاد .. گفت چی شد؟ .. حاج علی مالکی تعریف می کرد .. گفت هیچی حاج احمد .. یه تیر خورد تو پیشونیش شهید شد .. گفت من دوست ندارم اینجوری شهید بشم .. گفت دوست داری چجوری شهید بشی .. گفت دوست دارم مثل امام حسین تیکه تیکه بشم .. رفیق حاج احمد گفت چی میگی حاج احمد .. تنها خوری ؟ تنها شهید شی .. مگه ما قرار نگذاشتیم با هم دیگه بریم ؟ .. گفت قرار گذاشتیم خودتو لوس نکن .. تو باید بمونی .. حاج احمد حرکت کرد اونورتر .. خمپاره ی بزرگ 120 وسط جمع خورد بهش .. تعریف می کرد تیکه های حاج احمدو جمع کردم گذاشتم تو یه گونی .. کل حاج احمد شد یه گونی سنگر .. دوست داشت تیکه تیکه شه دیگه .. رفیق حاج احمد گفت حاج احمد چی شد؟ .. گفتم حاج احمد پر .. گفت یعنی چی حاج احمد پر؟ .. گفتم هیچی .. گفت کو گفتم تو آمبولانسه .. گفت ما قرار داشتیم با هم بریم .. گفت قرار داشتی یا نداشتی حاج احمد رفت .. می گفت رفت سمت آمبولانس تیر مستقیم تانک خورد لب خاکریز .. سرش قطع شد افتاد پشت آمبولانس .

کی با خداش قرار گذاشته؟ کی با آقاش قرار گذاشته؟ از رفیقای بی مرام که مارو میندازن تو چاه خسته نشدید هنوز ؟ از دنیا منقطع شید..

قصه ي دارا و سارا

 هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا

 شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا
سارا لباس پوشید ، با جبهه ها عجین شد

در فکه و شلمچه ، دارا به روی مین شد
چندین هزار دارا ، بسته به سر سربند

 یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و در بند
سارای دیگری در مهران شده شهیده

دارا کجاست ؟ او در ، اروند آرمیده
دوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی در

از یک طرف و دیگر چشمی ز خون دل ، تر
سارا سوال می کرد ، دارا کجاست اکنون؟

دیدند شعله ها را در سنگرش به مجنون
خون گلوی دارا آب حیات دین است

روحش به عرش جسمش ، مفقود در زمین است
در آن زمانه رفتند صد ها هزار دارا

در این زمانه گشتند ده ها هزار «دارا»
هنگام جنگ دارا گشته اسیر و در بند

دارای این زمان با بنزش رود به دربند
دارای آن زمانه بی سر درون کرخه

سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه
در آن زمانه سارا با جبهه ها اجین شد

در این زمانه ناگه ، چادر« لباس جین» شد
با چفیه ای که گلگون از خون صد چو داراست

سارا ، خود از برای ، جلب نظر بیاراست
آن مقنعه ور افتاد جایش فوکل در آمد

 سارا به قول دشمن از املی در آمد
دارا و گوشواره ، حقا که شرم دارد

در دست هایش امروز او بند چرم دارد
با خون و چنگ و دندان دشمن زخانه راندیم

اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم
یا رب تو شاهدی بر اعمالمان یکایک

بدم المظلوم یا الله ، عجل فرج ولیک
جای شهید اسم خواننده روی دیوار

 آن ها به جبهه رفتند ، اینها شدند طلبکار

دلتنگی و دردودل با شهداء...

 

 "با سلام و درودی بی پایان به همه شهدای اسلام"

دلم گرفته بود و از روی عادت هوای دردودل با شما به سرم زد.

میدانم که اگر قدم از قدم برمیدارم برای زیارتتان و پا بوسی مزارتان این خود شمائید که دعوتم میکنید

وقتی اشک می آید یعنی تو مرا خوانده ای

هرچند تو خوب میدانی که گریه هایم در گلزار شما برای سرگردانی و گمراهی خودم است

وگرنه شما که عند ربهم یرزقونید و ما......

دلم از روزگار و مردمانش گرفته است می آیم دفترم را میگشایم و مینویسم از درد هایم ؛ از غربت بی دردی؛

درد ماندن در تعلقات دنیا

درد اینکه تو هم نام داری و هم نشان اما گمنامت میخوانند...

فکر میکنم که چه خوب شد که بار سفر بستید و نماندید

شاید ..............

جهت مشاهده ادامه ی مطلب بر روی ادامه ی مطلب کلیک کنید

 

ادامه نوشته