از عشق چی میدونی سوال دهم ...


سؤال دهم: چه رابطه منطقي بين عشق و شهوت وجود دارد؟
اين مسلّم است كه عشق (مجازي) و شهوت ـ ميل جنسي آشكار ـ در نقطه­اي به يكديگر مي­رسند؛ ولي مهم تقدّم يكي بر ديگري است. تقدّم هر كدام بر ديگري مستلزم احكامي جداگانه است كه ما در ادامه بحث به تفاوت احكام اين دو صورت مي­پردازيم:
‌أ. در صورت تقدّم عشق، آغاز شيدايي هم­­راه با احساس جنسي نبوده است؛ ولي در فرض تقدّم شهوت، آغاز وابستگي تنها به صورت تحريك قواي جنسي مي­­باشد.
‌ب. در تقدّم عشق، شهوت آرام آرام به عشق مي­پيوندد؛ ولي در تقدّم شهوت، اين عشق است كه آرام خودش را به شهوت ملحق مي­نمايد.
‌ج. در تقدّم عشق، شهوت تنها به هنگام «با هم بودن» تهييج مي­شود؛ ولي در تقدّم شهوت، به هنگام تنهايي نيز فرد از تخيّل جنسي معشوق در امان نيست.
‌د. در تقدّم شهوت، با بالارفتن نياز جنسي، احساسات عشقي نيز بيش­تر مي­شود؛ ولي در تقدّم عشق، واكنش­هاي جنسي هميشه عقب­تر از احساسات عشقي قرار مي­گيرند.
‌ه. در تقدّم عشق، فراموش نمودن معشوق، نياز­مند زماني بسيار بيش­تر ـ از صورت تقدّم شهوت ـ خواهد بود.
‌و. در تقدّم شهوت، براي معشوق راحت­تر جاي­گزين پيدا مي­شود تا فرض تقدّم عشق.
‌ز. در تقدّم عشق، لذّت جنسي بسيار عميق­تر تجربه مي­شود. و به همين دليل انسان­ها براي اين كه لذّت جنسي خود را افزايش دهند، آن را هم­­راه با عشق مي­سازند ـ يعني صورت دوّم ـ. هرچند به عمق لذّت دل­خواه دست پيدا نمي­كنند.
رابطه فيزولوژي عشق با شهوت

متن کامل پاسخ در ادامه ی مطلب موجود است.

ادامه نوشته

از عشق چی میدونی سوال یازدهم...

سؤال يازدهم: آيا لازمه ازدواج عشق است؟

يكي از سؤالاتي كه مدام انسان، پي پاسخ آن مي­گردد اين است كه چه رابطه­اي بين ازدواج و عشق است؟ آيا كدام يك بايد مقّدم بر ديگري شود؟ اصلاً آيا ازدواج نياز­مند عشق است؟ و يا آيا حتماً عشق بايد به ازدواج ختم شود؟
عشق به هم­سر از مصاديق عشق حقيقي است؛ زيرا هم­سر هديه خداوند به انسان است تا با او انس گيرد و نياز جنسي ـ عاطفي­اش را تامين نمايد و نسلي رشيد را به وجود بياورد.
حال سؤال اين جا است كه عشق به هم­سر چه زماني بايد اتّفاق بيافتد و به تعبير ديگر آيا «عشق قبل از ازدواج»، مصداق عشق حقيقي است و يا «عشق بعد از ازدواج»؟
به نظر من عشق قبل از ازدواج، مجازي و عشق بعد از ازدواج، حقيقي است.
عشق بعد از ازدواج

عشق را خداوند بعد از ازدواج، بين دو زوج قرار مي­دهد. كسي كه به دنبال عشق قبل از ازدواج است از عشق بعد از ازدواج محروم خواهد شد.
وابستگي شديد بين دو زوج بلافاصله بعد از اجراي صيغه عقد، معجزه­اي است كه همه­ي آن­ها كه ازدواجي سالم داشته­اند آن را تجربه نموده­اند.
اين علاقه مي­تواند اختصاص به اوايل ازدواج نداشته باشد و پا برجا بماند به شرط اين كه دو طرف، هنر عشق ورزيدن را به معناي عامّ آن آموخته باشند. 

متن کامل پاسخ در ادامه مطلب موجود است.

ادامه نوشته

از عشق چی میدونی سوال نهم ...

سؤال نهم: چه چيز­هايي با عشق ديگر نمي­رويد؟

هر پديده رواني موجب تقويت و يا تضعيف پديده رواني ديگري مي­شود. عشق نيز از اين قاعده مستثني نيست. اين كه عشق چه حالتي را در روان انسان تقويت مي­كند، سؤالي بود كه در فصل قبل به آن پاسخ داده شد. در آن جا گفتيم عشق موجب باور مي­شود و باور انسان را يا بيش­تر ذهني مي­سازد و يا عيني.
ذهني و يا عيني بودن، يك پديده رواني است كه در نگرش انسان به پديده­­هاي پيرامون بسيار تأثير گذار است. قسمتي از اين تأثيرات را در فصل قبل مورد بررسي قرار داديم. امّا در اين فصل مي­خواهيم ببينيم عشق موجب تضعيف چه خصلتي در روان انسان مي­شود؟
انسان­ها به طور طبيعي، «نوع دوست» به دنيا مي­آيند، نه «فرد دوست». يعني انسان­ها، ديگران را بر اساس ملاكي واقعي دوست مي­دارند. ملاك دوست داشتن «لطف لطيف» است.
هركس به انسان لطفي بيش­تر كند، لطفي «بي­منّت» و «به هنگام»، انسان او را بيش­تر دوست مي­دارد. و هرچه عقل بيش­تر رشد كند، «لطف كنندگان» نزد انسان دوست داشتني خواهند شد؛ حتّي اگر به او لطفي نكنند.
متن کامل پاسخ در ادامه ی مطلب موجود است.

ادامه نوشته